عصر ایران- فیلم ۹۷ دقیقهای «چای سرد» به نویسندگی و کارگردانی امیرقاسم راضی، در گروه سینمای هنر و تجربه همزمان با تهران در شیراز، کرج، تبریز و اصفهان در سینما ۲۲ بهمن رشت اکران شده و مورد استقبال قرار گرفته است.
امیر قاسم راضی نویسنده و کارگردانی واقعگراست و در حوزۀ سینما فعال است و آثار او در هلند و اروپا مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و جوایزی هم به دست آورده است و «چای سرد» تازهترین اثر بلندسینمایی او در سال ۱۴۰۰ در وضعیت کرونایی در ایران ساخته شده است.
او پس از دو دهه حضور در اروپا و تولید آثاری چون، «گل سرخی از آفریقا» که جوایز معتبر بینالمللی نیز دریافت کرده قصد خود از حضور در عرصۀ سینما را کشف انسان و جهان میداند و واقعیت نیز داعیۀ او را تأیید میکند چندان که سیر نگاه او به آدمها چه در داخل و چه در خارج، به دور از شعارزدگی و دربارۀ همین موضوع لایههای درونیترِ آدمها و به تعبیر کلیتر «کشف انسان و جهان» را بازتاب میدهد. اما این کشف، برای او و هنرمندانی چون اودر ایران، چندان هم ساده نبوده است.
زیرا چون نگاه جستوجوگرانه و کاشفانۀ راضی، گاه موجب رضایت متولیان حوزه سینما نیست و شاید برای جریان مرئی یا نامرئی ادارۀ سینما، پوشیدگی و سرپوشیدگی همچنان در اولویت است تا کشف و زیر و رو کردنِ آنچه در سیرت و جان جامعه در جریان است.
«چای سرد» البته چند سالی در چنبرۀ توقیف و تیغ سانسور بوده و به تازگی ( بعد از دوران خالصسازی) از محبس نجات یافته و اکران آن در گیلان آغاز شد همراه با نشستهای تخصصی نقد و بررسی.
قسمت اول این نشستهابا حضور علی سرهنگی به عنوان منتقد فیلم ومدیر جلسات و همراهی مسعود پیوسته و سیروس مالکی به عنوان همکاران خبر و گزارش و یادداشت سینمایی برگزار شد.
علی سرهنگی، منتقد فیلم و تئاتر و سردبیر قدیمی نشریات سینمایی پس از اکران فیلم در سینما ۲۲ بهمن رشت گفت: فیلمساز سالها در هلند زندگی کرده و در آن کشور و قاره اروپا فیلمسازی حرفهای را تجربه کرده است. درحالی که همه میدانیم در آنجا آزادی و امکانات بیشتری برای تولید داشت. با این همه به ایران بازگشت چون دوست داشت در میهن خود و با همین شرایط فیلم بسازد.
وی افزود : اکنون هم میبینیم چند فیلم از مسایل و مشکلات جامعه ایران و مسائل بغرنج و حل ناشده فقر فرهنگی ایران ساخته و «چای سرد» نیز از تازهترین کارهای اوست و به عنوان عضو کوچکی از جامعۀ مطبوعات سینمایی ایران فروتنانه و بی هیچ اغراق باید از ایشان به خاطر فداکاری در فرهنگسازی سپاسگزاری کنم.

او سپس به یکی از بازیگران محوری چای سرد که در این نشست هم حضور داشت، اشاره کرد و گفت: «مینا نوروزی از سریالهای تلویزیونی و تئاتر پا به خانهها گذاشت و محبوب مردم شد. امشب هم بازی متفاوت و جدیدی از او دیدیم در اثر همسر خود: آقای راضی. جالب این که مادرشان هم در این فیلم حضور دارد که یکی از دوست داشتنیترین کاراکترهای خاموش این فیلم است با آن سکوت و طمأنینه و نگاه و وقار عمیق و دردمندانه.
مجری نشست در ادامه گفت: همیشه دو نوع سینما وجود دارد: سینمای تجاری و سینمای هنری. سینمای تجاری را امروزه در جامعه ما، متأسفانه کسانی دارند تولید میکنند که اگر به کارهای تجاری و اصلی خود برمیگشتند، خیلی بهتر بود! همانها که نه سینما را میشناسند و نه تولید را و حاصل آن ابتذال کنونی است.
اما سینمای ارزشمندی هم داریم که همچنان به سختی و در باتلاق سانسورو تهدید نفس می کشد و با فرخ غفاری و گلستان و سهراب شهید ثالث وساموئل خاچیکیان شروع شد و با امیر نادری و عباس کیارسمتی و داریوش مهرجویی و مسعودکیمیایی و ناصر تقوایی و جعفر پناهی و رسول اُف و ...حتی رخشان بنی اعتماد و پوران درخشنده و تهمینه میلانی و چهرههای دیگر ادامه یافته است.
علی سرهنگی گفت: جایگاه امیرقاسم راضی، بین دو سینمای تجاری و هنری، کاملا مشخص است و چای سرد، یکی از زیباترین فیلمهایی است که این اواخر دیدهام در حالی که بعد از تماشای فیلم "پیرپسر" می پنداشتم بعید است به این زودیها به فیلم دیگری دل ببندم ولی بستم. آن هم دقیقا به همین فیلم چای سرد.
آنگاه در توصیف فیلم گفت: چای سرد فیلمی ساده است. امیرقاسم راضی حرف خود را به سادگی بیان می کند. اما وقتی به زوایای تصویری این سادگی دقت م کنیم صدای درد را می شنویم چون گزارشی تلخ و فوری از اوضاع اجتماعی ایران است.
در ادامه نوبت سخن به نویسنده و کارگردان "چای سرد" رسید و گفت: اگر خانم نوروزی پای کار نبود، این کار انجام نمیشد و اگر مادر شان هم نبود، نمی دانستم نقش این مادر را به چه کسی بدهم چون من آدم بسیار تلخی هستم. (یکی از حضار البته گفت: اتفاقا شما خیلی هم شیریناید).
راضی ادامه داد: «مراحل سختی را در تولید این فیلم پشت سر گذاشتیم. از همان زمانی که این کار نوشته شد و قرار شد برایش مجوز گرفته شود. دوبار برای این فیلم، مجوز ساخت دریافت کردم.
این فیلم زمان کرونا ساخته شد و چقدر سخت بود در آن شرایط، بیست و چند نفر را جمع کنی که در یک محیط بسته کار کنند. چون ترس و نگرانی وجود داشت. در آن شرایط، مجبور شدیم کار را متوقف کنیم. بعد در مرحله دوم که میخواستیم شروع کنیم، مجوزمان باطل شده بود! چون از زمانی که برایمان معلوم کرده بودند عبور کرده بودیم و بیشتر طول کشیده بود.
مثلا سه ماه تا پنج ماه فرصت داری برای ساختن فیلم وچون این زمان را از دست داده بودیم ناچار شدیم دوباره مجوز بگیریم. یعنی باید از نو درخواست میدادم و آن روال اداری طی میشد. وقتی هم که فیلم تولید شد به من مجوز پخش ندادند و حدود سه سال، چای سرد توقیف بود. . منتها هیچ کس نه مکتوب و نه شفاهی به من نمی گفت چرا فیلم توقیف شد. نهایتا پس از سه سال، تنها جملهای که به من گفته شد این بود که شما سیاه نمایی کرده اید! درحالی که قبل از تولید فیلم، متن فیلم را خوانده بودند و همان موقع میتوانستند به من بگویند سیاهنمایی کردهاید! و دیگر این همه هزینه نمیشد. من همین جا سپاسگزار مسئول اکران فیلمها هستم که برای چای سرد، میدان اکرانی مانند دو فیلم "پیرپسر" و "زن و بچه" را فراهم کرد هرچند، دو روز بعد از زمان صدور مجوز اکران چای سرد، او را برکنار کردند!
مینا نوروزیفرد، بازیگر نقش فرخنده در فیلم چای سرد هم گفت: «ترجیح میدهم بیشتر بشنوم تا بگویم. فیلم را که دیدید، مرا هم که کم و بیش میشناسید، فقط یک جمله میگویم. به هرحال، این جا این استان، مال من است. مردمش هم مال مناند. من هم در خدمت همه شان... این روزها که درگیر این بودم که این فیلم در استان من دیده شود، دوست عزیزم، خواهرم، استادم، رفیقم فریده دریامج، پا به پای من و لحظه به لحظه با من بوده اند و من دست شان را می بوسم.» (تشویق جمعیت)
سیروس مالکی، ازهمکاران مطبوعاتی در آغاز صحبت درباره کارگردان چای سرد بالبخند گفت: «امیرقاسم راضی یک جملهای این جا گفت که من آدم خیلی تلخی هستم. ولی من که از دیروز با شما همسفر بودم، کوچکترین تلخی ندیدم و فکر میکنم شما «تلخیبین»اید، نه تلخ. یعنی تلخیها را خوب میبینید. کما این که در این فیلم، این تلخی ها را دیدهاید. و این تلخی ها را چنان دیدهاید که منِ آشنا با فرهنگ سینما که امشب اولین بار این فیلم را دیدم، یاد جملۀ مشهور معروف فیلم اصغر فرهادی افتادم که یک پایان تلخ بهتر از تلخیِ بیپایان است.
سرهنگی هم گفت: یکی از پایانهای تلخ سینمای ایران درسکانس آخر فیلم قیصر است و فراموش نشدنی که ناگهان قهرمان فیلم به ضد قهرمان تبدیل میشود و تاثیری عمیق بر جای می گذارد و تماشاگر را نگران و روحاً درگیر میکند و در فیلم چای سرد ما با چنین پایانی روبهروییم که فیلم را به دوقسمت متضاد و شوکآور تقسیم میکند: طنز و تراژدی.مفاهیمی که به لایههای درونیتر جامعه و فرهنگ و مردم ایران میپردازد و درونیات آدمی را چه خوب و چه بد به رو میآورد و در دید و میتوان گفت: چای سرد یک گروتسک ایرانی است.